..........................

طیبی ها در نگاه پژوهشگران
طیبی ایلی است که در آن برخلاف خیلی از ایلات همه با هم خویشاوند و عموزاده هستند چون همه به یک پدر به نام طیب می رسند و با غیرترین ایل در میان کوه نشینان فارس هستند.
سخن لایارد انگلیسی :
از دور کوه های منگشت پیدا بود که رسیدیم به طیبی ها که شجاع ترین و فهیم ترین مخلوقات جهان هستند که شجاعت را با عقل همراه کرده اند....
فسایی نویسنده بزرگ فارسنامه ناصری
مینویسد:
طیبی ها دلیرند و ۱۰ نفر تفنگچی را با ۱۰۰ نفر تفنگچی بختیاری برابر گرفته اند و در وقت جنگ برهنه باشند که چون پاره جامه با گلوله تفنگ در بدن فرو رود زخمش کهنه شود....
دکتر نادر افشار نادری:
بزرگترین مردم شناس ایران در کتاب خود درباره طیبی ها مینویسد:
طیبی ها با ما با صفا بودند و ما هم با آنها بی ریا بودیم. در واقع هنگام برگشت نه ما از آنها دل میکندیم و نه آنها از ما٬ از صفا و صمیمیت طیبی ها داستان ها در دل ما باقی است

طوایف ایل طیبی

ایل بزرگ طیبی: 

این ایل که نام خود را از طیّب فرزند عالی گرفته است، به دو قسمت تبدیل شده است که شامل طیّبی گرمسیری و طیّبی سردسیری است. ایل طیبی شامل مناطقی چون قلعه‌رئیسی، جاورده، سوق، لنده و منطقه‌ی روتلخی می‌باشد که بیشتر آن‌ها در منطقه‌ی بهبهان سکونت گزیدند و اکثریت آن‌ها برای امرار معاش به منطقه‌ی برازجان و بوشهر مهاجرت نموده و عده‌ی زیادی هم در زمان کریم‌خان زندبویژه افرادی از طایفه کرایی  متواری و  یا  تبعید و در مناطق اطراف شیراز و دیگر مناطق استان فارس ،کرمان ساکن شده و در مناطق مذکور به زندگی روزمره‌ی خود مشغولند.  بخشی از ایل طیبی هم   در گذشته بنا به ملاحظات سیاسی به ایل قشقایی پناهنده و  ضمیمه ایل قشقایی شدند. که طیب لوها یا طیبی های قشقایی از ایل طیبی بزرگ هستند  

ایل بزرگ طیّبی از طوایف بزرگی تشکیل شده است که از بزرگترین طوایف آن طایفه‌ی تاج‌الدین طیّب، عالی طیّب، ناصر طیّب (روتلخی، گیوه چرمی‌، تاملکی) می‌توان نام برد و دیگر طوایف آن مانند  کرایی ،تا ویسی، تا رضایی، تا محبعلی، تا حسین‌شاهی (تا سی‌شهی) ، سلیمان شهرویی، دزکی، غندی، تا مرادی طیّبی، قنبری، تا محمودی، تا محمدی، اسماعیلی، خواجه، بصره ای،  با ملکی ، شیخ های طیبی و دیگر طوایف، زیر مجموعه‌ی آن‌ها می‌باشد که هر کدام در مناطق جغرافیایی خود زندگی می‌کنند. کلیه طیبی ها در اصل از سه شاخه اصلی عالی طیب  ،تاج الدین  طیب و ناصر طیب منشعب شدند که امروز خود به طوایف مستقل و مجزا تقسیم شدند ولی بی شک همه طیبی هایی که نام برده شده اند زیر مجموعه این سه تا فرزند طیب بزرگ قرار می گیرند.  البته  در حال حاضر اینجانب اطلاعات دقیقی ندارم . مثلا با تحقیقاتی که انجام شد طایفه عای طیب در منطقه چاروسا و سیلاب و کلوار ساکن بود و   برخی قبرها و اسناد ملکی بروی آنها طایفه عای طیب حک شده بود  . بعید نیست  که بیشتر تیره های ساکن در این منطقه که امروزه طوایف مستقلی هستند مانند تارضایی، تا حسین شاهی، غندی،..... از نسل عالی پسر طیب  یا تاج الیدن طیب ..نباشند .  و تیرهای عای طیب و تاج الدین طیب و ناصر الین طیب فراتر از طوایف امروزی هستند و سرشاخه هستند. زیرا طیب فقط سه فرزند داشت و بقیه همه نوادگان این سه فرزندند.

همه  ایلات کهگیلویه و بویراحمد بازماندهای ایلی بزرگ بنام جاکی بودند. ایل جاکی با توجه به افزایش جمعیت و رشد و تکامل به مرور زمان دچارتحول شد و به طوایف فعلی بویراحمدی - طیبی - بهمئی - دشمن زیاری - چرام - باوی - نویی - یوسفی و ممسنی تقسیم گردید که هرکدام بخشی از قلمرو استان را شامل می شود.

این ایل بدو شعبه ٔ بزرگ چهار بنیچه و لیراوی منقسم می‌شوند: اول چهار بنیچه که نیز مشتمل بر چهار قسمت است: بویراحمدی، چرام، دشمن زیاری، نوئی. دوم لیراوی، که مشتمل بر دو قسمت است: لیراوی دشت، لیراوی کوهی (کوی لیراوی) که این دومی نیز بچهار ایل قسمت گشته: بهمئی شیرعلی، طیبی،یوسفی، شهروئی.

جاکی، یکی از ایلات بزرگ گروه لر شیعه مذهب کهگیلویه که به دو دستۀ لیراوی و چهار بنیچه منشعب می‌شدند. امروزه دیگر نامی از ایل جاکی و شاخه‌های آن در میان نیست و هر یک از ایلات و طوایف وابسته به آن به طور مستقل در استان کهگیلویه و بویراحمد پراکنده‌اند (‌فسایی، 2/1478؛ امان‌اللٰهی، 204-205؛ EI2, V/822؛ دومورنی، 111).

دربارۀ وجه تسمیۀ جاکی اطلاع چندانی در دست نیست. خاستگاه ایل جاکی ظاهراً با خاستگاه بسیاری از گروهها و طوایف لرِ منطقۀ لرستان مشابه بوده است که در سدۀ 7ق/13م از جبل السماق شام (سوریه) مهاجرت کردند و به سرزمین لرستان آمدند (بدلیسی، 47-48؛ EI2، همانجا؛ گاوبه، 124؛ نیز نک‍ : مجیدی، 227). برخی از منابع تاریخی مانند تاریخ گزیده (حمدالله، 541) به گروهها و طوایف مختلف از جمله جاکیها که در سدۀ 7ق و در زمان حکومت هزار اسب (625-646 ق/1228-1248م) از شام به ایران کوچیدند و در سرزمین لر بزرگ سکونت گزیدند، آشکارا اشاره ‌کرده‌اند (نک‍ : گاوبه، نیز EI2، همانجاها). مینورسکی به استناد برخی منابع تاریخی احتمال می‌دهد که در زمان حکومت صلاح‌الدین ایوبی (563-589 ق/ 1168-1193م)، چون لرها از زبردستی و چالاکی در رزم و جنگاوری برخوردار بودند، لذا بیم شورش آنها در سرزمین شام موجب وحشت صلاح‌الدین شد، و از این‌رو به دستور وی شمار فراوانی از آنها به قتل رسیدند و شماری دیگر از ترس جانشان به سرزمین لرستان کوچیدند (EI2، همانجا).
تقسیم‌بندی ایلی و پراکندگی جغرافیایی: ایل جاکی اتحادی از ایلات و طوایف بویراحمد، چرام، دشمن زیاری، نویی، لیراوی، بهمئی، شیرالی (شیرعالی: شیر علی)، یوسفی و تیبی (طیبی) بود که در دو دستۀ چهار بنیچه و لیراوی متشکل شده بودند (ایوانف، 125؛ ‌فسایی، 2/1479؛ نیز نک‍ : باور، 86). بنیچه عبارت بود از ارزیابی و برآورد مالیاتی دسته جمعی مؤدیان مالیاتی در ایلات و طوایف که براساس ابواب جمعی هر ایل و طایفه و ساکنان یک ده و پس از یک کاسه کردن مالیات، آن را به صاحب بنیچه (کسی که مجاز به وصول مالیات بنیچه بود) می‌پرداختند (لمتن، 773؛ صفی‌نژاد، عشایر...، 172). از این‌رو در زمان صفویه برخی ایلات و طوایف بزرگ ایل جاکی برای پرداخت یکجای مالیات با یکدیگر متحد شدند (فسایی، همانجا)؛ در نتیجه، 4 ایل بویراحمد، چرام، دشمن زیاری و نویی که با هم یکجا مالیات می‌پرداختند، تحت عنوان چهار بنیچه نامیده شدند و دیگر ایلات و طوایف جاکی (بهمئی، شیرالی، یوسفی و طیبی) نیز شاخۀ لیراوی را شکل دادند (همانجا؛ باور، 86-87؛ برای تقسیم‌بندی بزرگ ایل جاکی به شاخه‌های چهار بنیچه و لیراوی و ایلات و طوایف، نک‍ : امان‌اللٰهی، 205؛ نیز نمودار).

قلمرو ایلات شاخۀ چهار بنیچه، مناطق وسیعی از سرزمین کهگیلویه را دربر می‌گرفت و هر ناحیه از آن به نام یکی از ایلات چهار بنیچه شهرت داشت (برای اطلاعات بیشتر دربارۀ هر یک از ایلات بویراحمدی، نک‍ : ه‍ د، چرام، دشمن زیاری و نویی). قلمرو این ایلات مناطقی از ناحیۀ تل خسروی، بلاد شاپور، رون و نواحی شمال و شمال شرق بهبهان را در استان کهگیلویه و بویراحمد دربر می‌گیرد (برای اطلاع از قلمرو هر یک از ایلات استان کهگیلویه و بویراحمد، نک‍ : صفی‌نژاد، اطلس...، 69 ، نقشه).
نقشۀ قلمرو ایلات استان کهگیلویه و بویراحمد، مقیاس: 000‘000‘1:1 (صفی‌نژاد، همانجا) ایل لیراوی نیز براساس پراکندگی در مناطق سردسیر و گرمسیر کهگیلویه به دو شاخۀ لیراوی دشت و لیراوی کوه تقسیم شده‌اند. لیراویهای ساکن دشت، زودتر از دیگر گروههای ایلی سرزمین کهگیلویه کوچندگی را رها کردند و در روستاها و مناطق حومۀ بهبهان، زیدون ناحیۀ لیراوی دشت، کوه مره، دهدشت و دیگر نقاط سکونت گزیدند (فسایی، 2/1492-1496). 
سرزمین لیراوی دشت در 1295ق از کهگیلویه جدا شد و به استان بوشهر پیوست (غفاری، 10). لیراویهای کوه که به 4 ایل بهمئی، شیرالی (شیرعلی)، طیبی و یوسفی تقسیم می‌شوند، در مناطقی از نواحی رون، شمال و شمال شرقی بهبهان و بلاد شاپور ــ که به منطقۀ لیراوی کـوه معروف است ــ پراکنده‌اند. در 1256ق شیرالیها و یوسفیها منطقۀ لیراوی را رها ساختند و به رامهرمز، شوشتر و دیگر مناطق استان خوزستان مهاجرت کردند؛ اما در 1282ق یوسفیها دوباره به این منطقه بازگشتند و به ایل بهمئی پیوستند (فسایی، 2/1491-1492؛ باور، 135؛ برای اطلاعات بیشتر دربارۀ ایل بهمئی و خاستگاه قومـی ـ جغرافیایی آن، نک‍ : ه‍ د، 13/222 بب‍ ‌). با پیوستن لیراوی دشت به استان بوشهر، ایلات و طوایف لیراوی کوه نیز مستقل شدند و دیگر امروز نامی از شاخۀ لیراوی ایل جاکی در میان نیست (غفاری، همانجا).
جمعیت و معیشت: در 1347ش، شمار جمعیت کلی ایلات بازمانده از شاخۀ چهار بنیچه (بویراحمدی، چرام و دشمن زیاری) را 225،23 خانوار، و شمار کل جمعیت برخی ایلات شاخۀ لیراوی مانند بهمئی و طیبی را 989،11 خانوار تخمین زده‌اند (جمعیت...، 7).
معیشت مردم ایلات و طوایف تشکیل دهندۀ ایل جاکی درگذشته و امروز برپایۀ اقتصاد شبانی و کشاورزی استوار بوده است. پرورش گاو و گاومیش، استر و خر، بز و گوسفند، تهیۀ پشم و بافته‌های مویین و تهیه و تولید فراورده‌های لبنی، زراعت گندم و جو، برنج، کنجد، پنبه، صیفی‌کاری و باغداری از جمله مهم‌ترین اشتغالات ایلیاتیهای شاخۀ چهار بنیچه بوده است (نک‍ : ه‍ د، 13/49؛ فسایی، 2/1488، 1495). به‌جز کشاورزی و دامپروری، دست بافتهایی چون سیاه چادر، ریسمان، قالی، گبه و خورجین که از دست بافتهای زنان ایلیاتی است، از جمله مهم‌ترین صنایع دستی مردم برخی ایلات و طوایف دستۀ لیراوی به شمار می‌رود (برای نمونه، نک‍ : ه‍ د، بهمئی).